-
دلشوره
جمعه 1 اسفند 1393 11:59
چه می شویند در جانم زنان ایل قشقایی عجب دلشوره خوبی عجب آشوب زیبایی صدای قلب هر چه نامنظم تر، مصمم تر شده چیزی شبیه خویش آزاری، نه، لالایی نفس هایم که تند و پر شماره می شود، یعنی تو با یک استکان لبخند عالم سوز می آیی نگاهت گفته ها را خوب می فهمد ز چشمانم ولی من غرق خواهم شد در این سیلاب گیرایی مرا هر کس که میبیند در...
-
حال من این روزها
چهارشنبه 22 بهمن 1393 15:04
1. سه امتیاز این مسابقه از آن تو تو دل بردی و من همان را باختم اما چرا داور سوت را نمیزند؟ 2. عجب تناقضی است ... درخت بیچاره خم شد از بس میوه هایش رسید و من هم که هنوز خام چشم های تو از بس نمیرسم
-
گم شده
دوشنبه 29 دی 1393 17:05
سادگی جایی کنار قبر تختی گم شده ست عشق هم در بیستون با شور بختی گم شده ست ریشه ای خشکیده از خاک دلم بیرون زده بیزبان فهمیده احساس درختی گم شده ست زنده رود از چشمهای سرخ من سامان گرفت اصفهان دیگر برایم پایتختی گم شده ست* راهزن ها هر چه را دارم به غارت برده اند در سراب زندگی مردی به سختی گم شده ست کاش در شور غزلها باز...
-
سگ
یکشنبه 14 دی 1393 17:53
سگی کنار در هیئت ات نشسته ببینش که راضی است به ته مانده ی غذای غلامت
-
قند تلخ
شنبه 13 دی 1393 01:20
زندگی تلخ است گاهی با تمام قند ها اشک باید ریخت پشت بعضی از لبخند ها در سرانجام تمام عشقها تنهایی است من نخواندم قصه ای از وصل یا پیوندها کاش فروردین بیاید تا زمستان گم شود خسته ام از دوری ات از وحشت اسفند ها عاقبت یک روز در تقویم مان خط میکشم روی رفتن ها بروی حسرت بودند ها دود خواهم کرد روی آتش چشمان تو کوری چشم...
-
چای تلخ
سهشنبه 15 مهر 1393 01:41
هرگز شبیه آنچه که می خواستم نشد اغراق نیست ... نه .... یک بار هم نشد در این قمار هر چه که گفتی گذاشتم گفتم که شش کنار تو می آورم، نشد می خواستم که تلخ ترین چای بخت را با دستهای گرم تو شیرین کنم نشد من خوانده بودم از همه ی دلبران شهر از اینکه می روند, ولی باورم نشد هر کس ز دیده می رود از دل نمی رود دوری نبرد فکر تو را...
-
اشتباه
سهشنبه 8 مهر 1393 23:03
این اشتباه بود که از زور بی کسی خالی شوم و جای تو را پر کند کسی تصویر تو درون دو ایینه بود و هست تو دور می شدی ... نه تو از راه می رسی مثل مثال نقض شده شعرهای من مثل خیال راحت با قلب واپسی* اینجا همه معادله ها چند وجهی اند مجهول های بی سر و ته، زشت، هندسی اری ... یکی کنار من اینجاست، مثل تو... هرگز نمى شود، تو برایم...
-
غزه
یکشنبه 26 مرداد 1393 21:57
چه قدر سیب تنش زخمه ی دندان خوردست تیغ بر پیکرش از بارش باران خوردست جای جای بدنش پنجه ز شیطان خوردست هر کسی آمده یک تکه از این نان خوردست باز با این همه اوصاف رجز می خوانند روی از دشمن غدار نمی گردانند این زمین وارث قد قامت عزالدین هاست قدس او مامن موعود همه آیین هاست کوس رسوایی و بی غیرتی بی دین هاست سنگ او همکف...
-
نذر عمه جانم
دوشنبه 13 مرداد 1393 00:59
به شخصه عاشق این قالب تک بیتی هستم میشه همه ی حرف و تو یه بیت زد این تک بیت هم تقدیم به عمه جانم هر چه را خواستم از فضل تو گیرم آمد مانده بی سر شدنم در ره زینب سلام الله علیها جانت
-
طبیب
جمعه 10 مرداد 1393 01:53
غزل مثنوی که شاید روزی کامل شد وقتی به خلق خنده عطا میکند طبیب دل را به گریه بر تو دوا میکند طبیب طوفان که میشود همه دنبال ساحلند ما را درون موج رها میکند طبیب آواره میشویم و به حیرت که میرسیم مجنون برای خویش سوا میکند طبیب زیر زبانمان کمی از تربت تو را مصداق واقعی شفا میکند طبیب من را میان آه و پریشانی همه در بین...
-
خطاب به فرزندان حرامی یزید (داعش)
جمعه 13 تیر 1393 17:41
سر میدهیم ما..نه ...ولی خم نمیشویم با زوزه ی شغال که درهم نمی شویم از مکه تا مدینه و از شام تا عراق عمری است میکشند ولی کم نمیشویم دنیا اگر به حکم ابو جهل تن دهد ما هم قطار مردم عالم نمیشویم احلی من العسل شده مردن برای ما همسایگان غصه و ماتم نمیشویم ما اهل گریه ایم ولی اشک بر غدیر یک آن جدا ز حضرت خاتم نمیشویم بر...
-
توهم
جمعه 23 خرداد 1393 10:45
"دوستت دارم" تو گفتی؟ یا توهم داشتم خوب میدانم خودم سودای گندم داشتم آتش از چشم تو میبارید من هم در دلم تا بخواهی پشته از الوار و هیزم داشتم قبله ام را سوی تو چرخاندم و خواندم نماز در قدمگاهی که با خاکش تیمم داشتم آه ای آرامش قبل از همه گردابها ناگهان طوفان شدی وقتی تلاطم داشتم ... خنده ای کردی و گفتی...
-
سیب
دوشنبه 19 خرداد 1393 15:15
همچون دل صیاد که شد صید سپاهت افتاده ام از چاله ى تقدیر به چاهت پنهان شده خورشید، شب از راه رسیده است با رد شدن باد ز گیسوی سیاهت مانند همان سیب که از جاذبه افتاد من را به زمین مى زند این طرز نگاهت تو راهزنی آمده ای جان بستانى ؟ یا اینکه منم طفل یتیم سر راهت ... محتاج توام مثل نفس گشته برایم آن رفتن و این آمدن گاه به...
-
حسادت
شنبه 3 خرداد 1393 00:21
دلم میسوزد از رقص رکاب یار... در دستت و آتش شعله می گیرد از این تکرار... در دستت گمانم از همه، گلهای سرخ شهر بیزارم که یادم هست رفته از یکی شان خار در دستت من از هر چیز با دستت تماسی داشت می میرم حسادت میکنم گاهی به یک سیگار در دستت طنابی بسته از جنس نگاهت اختیارم را سرم را میسپارم من بر این افسار در دستت عزیزم!...
-
فهم
شنبه 27 اردیبهشت 1393 19:09
فهم خندیدن با دیده ى تر پیچیده ست آه این مسئله حلش چقدر پیچیده ست قلب من از هیجان تاب ندارد بتپد بوی عطر تو دراین خانه مگر پیچیده ست؟ چیدن بال کبوتر که ندارد عیبی این که گفتند تو بى بال بپر پیچیده ست چشم چرخاندم و دیدم همه جا هستی تو مقصدم!... بستن این بار سفر پیچیده ست تیغ چشمان تو می بّرد و من می میرم لذت زخم از...
-
یا من ارجوه
جمعه 12 اردیبهشت 1393 06:47
کفش بر گردنم بیاندازید، مرغ سرکنده می خرد امشب پس کجایید ساکنان رجب، نقد، شرمنده می خرد امشب خوب و بد را چقدر خوش قیمت، می خرد در هم از سر رحمت به امیدی اگر دل آوردی، مرده یا زنده ... می خرد امشب قلب های سیاه بسم الله، بنده ی پر گناه بسم الله برگ های برنده رو شده اند، عشق، بازنده می خرد امشب قفل را کلید آمده ... شکر،...
-
انتقام
چهارشنبه 27 فروردین 1393 14:26
صدای خاطره هایم مدام می گیرد سکوت می شود و انتقام می گیرد سیاهپوش هزاران کلام ناگفته ست لبی که از لب سیگار کام می گیرد هوای شهر که مسموم می شود تو نمان که اختیار تو پسوند تام می گیرد چقدر زود طلوع سلام های مرا غروب غمزده ی والسلام می گیرد منم که پیر تو ام روزگار روزی هم تقاص آینه را خشت خام می گیرد
-
تو
جمعه 8 فروردین 1393 00:18
خشم نهفته در دل دریا تو قسمت شبیه صخره و تنها تو این مسئله به دست که مطرح شد تبدیل کردی اش به معما تو میشد ضمیر ما سر این جمله میشد که جمعِ من بشود با تو اینجا زمان همیشه یکی بوده آینده و گذشته و ... حالا تو بی تو به سر نمیرسد این قصه پایین پر از دروغ ... و بالا تو
-
می کِشی مرا
سهشنبه 5 فروردین 1393 09:46
دیوانه ام به دار جنون می کِشی مرا در باتلاق خویش زبون می کِشی مرا با هر نفس به قلب تو نزدیک میشوم با هر طپش به وادی خون می کِشی مرا یک دم به سینه وصل تو را جار میزنم آنی دگر ز خواب برون می کِشی مرا چون سایه در کنار تو من راه میروم می ایستی و بعد سکون می کِشی مرا من پشت میله های تو تصویر میشوم چشمت نگفت کن فیکون می...
-
بی کسی
دوشنبه 19 اسفند 1392 06:17
از جنون رد میشود در شهر بی لیلا کسی روزگار تیره را در قامت شبها کسی زحمت ناگفته هایم گردن چشمان تو چند سالی میشود حرفی ندارم با کسی دوختم لبهای شعر خویش را تا بعد از این نشنود دیگر صدای گریه هایم را کسی آخرین برگ کتاب دلسپردن های من در تمام خوابهایم جز خودت ... تنها کسی بی کسی دردی است بی درمان، به قولی لا علاج نیست...
-
می روم
دوشنبه 28 بهمن 1392 04:01
طاقت بیاوری اگر ای یار میروم از اسمان ابی ات اینبار میروم با توده هوای تو همراه میشوم بارانی ام که از سر تکرار میروم نقشت به تار و پود دل من نشسته است از زیر پای تو به سر دار میروم من را چگونه دیده ای ای زخم بر جگر؟ این که پس از تو با همه اغیار میروم؟ پیچیده ام به دور حصار سکوت خویش چون پیچکی که بر سر دیوار میروم
-
جبر روزگار
پنجشنبه 26 دی 1392 22:24
از مطلع سکوت بیا تا بباریم در بیت بیت این غزل انتحاریم آغوش میگشایی و از هوش میبری من عاشق بهار فراموشکاریم فصل همیشه مشترک خوابهای من تنها دلیل محکم شب زنده داریم بی اختیار میشوم از جبر روزگار ای روزگار جابر بی اختیاریم از بند بند شعر من اینبار رد شدی محکوم تا همیشه ی بی بند و باریم میترسم و به دست خدا میسپارمت...
-
نقش جهان
جمعه 20 دی 1392 16:05
نصف جهان خلاصه ی نقش جهان تو شد پایتخت زندگی ام اصفهان تو زاینده رود میشود از چشم من روان رستم که میرسد به سر هفت خوان تو حتی محل به تاج محل هم نمیدهد شهری که سوخت در طلب سیستان تو جمشید تخت شاهی خود را به من سپرد وقتی شدم کبوتری از آسمان تو طعنه زده به رنگ شب و باد گیر یزد رد میشود نسیم که از گیسوان تو ارگ بم ام و...
-
گاهی
جمعه 8 آذر 1392 15:30
شبیه طفل غریبی پیاده در راهی دلم برای خودم تنگ میشود گاهی همیشه ساکت و سردم شبیه برکه و تو خیال عکس در اب اوفتاده ی ماهی که سنگ میزنم از زندگی من برود کنار حسرت تنهایی ام شبانگاهی نبوده ای و نبودت چه طعنه ها زده است به ساحل تن تبدار در دل چاهی همیشه قسمتم این است دیدنت از دور و این سوال که ایا مرا تو میخواهی؟
-
نذر ارباب
شنبه 18 آبان 1392 02:36
چایی روضه های تو شرب الشفای ما حتی طبیب در حرمت مبتلای ما قفلی نمانده است که بازش نکرده ایم وقتی کلید میچکد از اشکهای ما سبقت گرفته از همه مستان عالمیم ما باده میزنیم خم اش چشمهای ما مستان ز جلوه های نهان با خبرترند محصول این مکاشفه شد سینه های ما قلبم حرم، تپش تپش اش ذکر یا حرم جریان زندگیست حسینیه های ما ما نوکرت...
-
تقدیر
یکشنبه 7 مهر 1392 19:10
پوسیده تر از عشق طنابی به جهان نیست زخمی متعفن تر از این زخم زبان نیست لبخند و مدارا که نه ... ای زندگی اما پاداش وفاداری من آب دهان نیست اندوه بهار است که جان میکنم اینبار زردی درختان ثمر فصل خزان نیست قامت به تمنای خیانت زد و عمریست هنگام قضا کردن تقدیر، اذان نیست آسودگی! از کوچه ما هم گذری کن این درد به اندازه ی...
-
مدافعان حرم 1
پنجشنبه 14 شهریور 1392 23:36
میگویند کلنا عباسک( علیه سلام ) یا زینب ( سلام الله علیها ) اما من بیچاره که سگ در خانه حر هم نیستم چه کنم و این هم زبان حال مدافعان حرم ما موی درون سنگ درّیم آقا عباس که نه ما همه حرّیم آقا ما شیعه خواهرت نباشیم اگر سر از تن دشمنش نبّریم آقا
-
مدافعان حرم
پنجشنبه 14 شهریور 1392 23:35
چند روز پیش پیامی به نقل از سردار قاسم سلیمانی (که خدا حفظشون کنه انشاالله) خطاب به آمریکا روی سایتها قرار گرفت که این دو بیت را باعث شد. شامات خط قرمز ما، جای مردن است بهر شما جنازه و تابوت بردن است قصه برای شیعه ولی فرق می کند معراج ما برای حرم جان سپردن است
-
آرزوی شهادت
چهارشنبه 16 مرداد 1392 19:11
پرواز بدون بال و پر می خواهم یک گوشه ی چشم، یک نظر می خواهم ای کاش برای تو بمیرم بی بی (س) من یک بدن بدون سر میخواهم
-
نذر عمه سادات
دوشنبه 31 تیر 1392 18:40
نمیدانم دلم میخواست چی رو بگم جسارت به محبین اهل بیت نباشه که مخاطب خودم خودم هستم که همان بهتر که سال 61 هجری نبودم وگرنه اگر خیلی مرد بودم از توابین میشدم تازه اگر خیلی مرد بودم ... آمدم باز کنم روزه خود را کم کم گفت اخبار که خمپاره ای انگار سرم دوردنیاست که میچرخد و دنیا دورش کاش میمردم و تکرار نمیشد که حرم ... رگی...