ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چه دلنشین نشستهای کنار من
تلألو دوبارههای کودکی
دوباره من دوباره چشمهای تو
دوباره خندهها مثال کودکی
دوباره این دوبارههای دلنشین
مرا به خاطرات دور دور برد
به صبحهای زود قبل مدرسه
به آن زمان تا همیشه شور برد
دوباره زیر لایههای خندهام
پر ازدحام و پر کلام میشوم
و معنی تمام شعر های ناب
دوباره با وجود تو تمام میشوم
دوباره این گدازههای دل مذاب
به یمن بودن تو سرد گشته است
و تو دوباره آب روی آتشی
که التیام بخش درد گشته است
دوباره تیک تاک ساعت است و بگذریم
زمان چه بی بهانه پیر میشود
دوباره وقت رفتن است و «ناگهان
چقدر زود دیر میشود»
دوباره رفتی و مثال سالهای پیش
دلم ز بعد رفتنت گرفته است
دوباره قلب کوچکم که جای توست
شکسته شکسته شکسته است
رخ خود کردهای تو چون مهتاب
ظالمانه پنهان ولی به نقاب
از شط چشم تو چو تشنه لبان
داشتم من طلب ز جرعه آب
میبرد گیسوان چون شب تو
روز را از دلم ولی به شتاب
عکس رخسار همچو ماه تو را
کردهام سالها به دل در قاب
خواستم جام می زدست تو لیک
نکنم اینچنین خراب شراب
غم هجران تو ز چهره ربود
همه آثار این زمان شباب
خواستم تا غنیمتت شمرم
صحبتی گویمت چنین به خطاب
این چنینم مخواه بیکس زار
نیستم لایق فراغ و عذاب
با یه غزل شروع میکنیم به نام او
چگونه روی ورق عکس خانه را بکشم
چگونه عکس گل و آشیانه را بکشم
ز روزگار بد و مردم دو صد چهره
چقدر رنج و غم این زمانه را بکشم
در این دو روزة عمر و ز کثرت آزار
چگونه روی سرم بار دانه را بکشم
من از همه کشیدمو از تو هم کشم جانا
بگو کجای دلم تازیانه را بکشم
غم ندیدنت ای گل جوانیام بگرفت
ز ریشه خشک شدم تا جوانه را بکشم
و آخرین قلمی را که میکشم مرگ است
چه خوب میشود این جاودانه را بکشم