قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد
قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد

فهم

فهم خندیدن با دیده ى تر پیچیده ست

آه این مسئله حلش چقدر پیچیده ست

قلب من از هیجان تاب ندارد بتپد

بوی عطر تو دراین خانه مگر پیچیده ست؟

چیدن بال کبوتر که ندارد عیبی 

این که گفتند تو بى بال بپر پیچیده ست

چشم چرخاندم و دیدم همه جا هستی تو

مقصدم!... بستن این بار سفر پیچیده ست

تیغ چشمان تو می بّرد و من می میرم

لذت زخم از اندام تبر پیچیده ست

یا من ارجوه


کفش بر گردنم بیاندازید، مرغ سرکنده می خرد امشب

پس کجایید ساکنان رجب، نقد، شرمنده می خرد امشب

خوب و بد را چقدر خوش قیمت، می خرد در هم از سر رحمت

به امیدی اگر دل آوردی، مرده یا زنده ... می خرد امشب

قلب های سیاه بسم الله، بنده ی پر گناه بسم الله

برگ های برنده رو شده اند، عشق، بازنده می خرد امشب

قفل را کلید آمده ... شکر، یأس را امید آمده ... شکر

بردگی را کنار بگذارید، مالکی بنده می خرد امشب

ابرها! شد زمان باریدن، "یا من ارجوه" خواندن و دیدن

دیدن اینکه گریه هامان را، با گل خنده می خرد امشب