نشسته ام بنویسم حرم، حرم، بانو
چه خوب شد که دوباره کبوترم، بانو

نشسته ام بنویسم مرا به قم ببری
دو هفته ای شده اصلا نمی­پرم، بانو

نشسته ام بنویسم مرا رها نکنی

که بی تو راه به جایی نمی­برم، بانو

مسیح نیز مریضی مرا علاج نکرد
ولی به لطف تو امروز بهترم، بانو

امام زاده ی موسی بن جعفری، خانم
غلام­زاده ی موسی بن جعفرم، بانو

سلام بانوی خیرات، بانوی برکات
هزار بار بر این خیر مقدمت صلوات

به شرط آنکه فدایت شوند سر دادند
به شرط آنکه برایت شوند، پَر دادند

شفیعه ی همه، مدیون چادرت هستیم
به لطف توست به ما سایه ای اگر دادند

تمام حاجت خود را نوشتم و بعدا
حساب کردم و دیدم که بیشتر دادند

قدم گذاشتی و یک نفس زدی و سپس
به علم حوزه ی علمیه ها اثر دادند

چهار امام کمال تو را بیان کردند
چهار امام جلال تو را خبر دادند

چهار امام نوشتند احترام تو را
شکوه نام تو را،جلوه ی مقام تو را

 

بلند عرش خدا هم ردیف شانه ی تو
بهشت باغچه ای در حیاط خانه ی تو

قدم به سمت مدینه زدم نفهمیدم
چطور شد که رسیدم به آستانه ی تو

من و تو هر دو به دنبال یک هدف هستیم
تویی روانه ی مشهد منم روانه ی تو

حریمت آینه، ایوانت آینه، آری
چقدر آینه در آینه است خانه ی تو

شبیه فاطمه، همسایه آبرویش را
گرفت شب به شب از گریه ی شبانه ی تو

بخوان نماز شبت را که استفاده کنیم
و پخش کن رطبت را که استفاده کنیم

کریمه! سفره ی نان را بدست تو دادند
همیشه روزی مان را بدست تو دادند

چگونه دل نگران قیامتم باشم
دل منِ نگران را بدست تو دادند

کلید قفل حرم را بدست ما دادند
کلید قفل جنان را بدست تو دادند

قلمروی تو خلاصه نمی­شود در قم
همه زمین و زمان را به دست تو دادند

نجات مردم قم دست "میرزای قمی" است
نجات هر دو جهان را بدست تو دادند

نگاه ما همه بر آفتاب محشر توست
دخیل ما همه بر رشته ی معجر توست

نکرده است کسی غیر حق تماشایت
ز بس که خالق تو آفریده بالایت

تو ازدواج نکردی به خاطر اینکه
نبود هیچ کسی هم طراز و همتایت

کنار جلوه ی تو می­شود خدا را دید
تو کوه طوری و بابای توست موسایت

تمام مردم دنیا به پات می­میرند
فقط همینکه بگوید: فدات بابایت

تویی که این همه باشد عطای امروزت
خودت بگو که چقدر است عطای فردایت

یگانه دختر موسی بگیر دست مرا
شفیع جنت کبری بگیر دست مرا

 

تو آن همیشه کرم، من همیشه نوکر تو
مرا بزرگ نوشته است ذره پرور تو

کنیز بود اگر مادرت، کنیز تو بود
هزار حضرت مریم کنیز مادر تو

تو آنقدر عظمت داشتی که از مادر
فقط امام رضا می­شود برادر تو

و از میان پسرهای موسی حعفر
فقط امام رضا بود سایه ی سر تو

خدا کند که نگیرد به چوبِ ناقه سرت
خدا کند که نگیرد به سنگ معجر تو

خدا کند که اینجا پرت به در نخورد
شبیه مادر زینب، سرت به در نخورد

علی اکبر لطیفیان



تاريخ : جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ | 1:32 | نویسنده : (شوریده) |

یاعلی(ع)

زلف کج و ابروی خمت کرده خمارم
محکوم به مستی شدمو بر سره دارم
کعبه نبود قبله ی قلب منه مجنون
من سوی دو چشم سیهت سجده گزارم
عاشقی مست و دیوانه ام
شمع و گلی و پروانه ام
به قصده دیدنت ساقیا
ساکنه کنجه می خانه ام
در میکده عشق تو من پیره طریقم
من واله و سرمست تو از عهد عتیقم
گر تیغ ز تو باشد و گردن ز من پست
با جان و دلم طالب آن تیفه ی تیغم
فخره منه غلامه توام
دیوونه ی کلامه توام
تو شبه اول قبرمم
منتظره سلامه توام
من شکر کنم خالقو بر خویش ببالم
کز روز ازل عشقه تو افتاده بفالم
من کلب سر کوی توام حضرت مولا
بر خاکه ره مقدمه تو پوزه بمالم
یا علی بی قراره توام
من سگ شوره زاره توام
پاسبون حریمت منم
همیشه در کناره توام


موضوعات مرتبط: مدح حضرت امیر المومنین علی (ع) ، ولادت حضرت امیرالمومنین علی (ع) ، مرثیه حضرت امیر المومنین علی (ع)

تاريخ : پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ | 14:37 | نویسنده : (شوریده) |

یاعلی(ع)

من کیستم گدای تو یا مرتضی علی

احیای من ثنای تو یا مرتضی علی

عمری بود ز لطف خداوند زنده ام

در سایه ی لوای تو یا مرتضی علی

 

ما را خدا شبیه نجف پر بها نمود

در سینه ها ولای تو یا مرتضی علی

باید به دست آتش دوزخ حواله داد

آن دل که نیست جای تو یا مرتضی علی

تا روز حشر تشنه ی جام ولایتم

سرمستم از ولای تو یا مرتضی علی

امشب نه اهل فرش تمامی عرش حق

باشد به اقتدای تو یا مرتضی علی

از حب حیدر است که خاکم حسینی است

ممنونم از عطای تو یا مرتضی علی

عالم همه طفیلی ذات مقدّست

هستی ترابِ پای تو یا مرتضی علی

هستند اولیای اولوالعزم مفتخر

بر خدمت سرای تو یا مرتضی علی

شرط قبولی همه طاعات روز حشر

باشد فقط ولای تو یا مرتضی علی

میزان اگر تویی به قیامت عجیب نیست

بخشندم از وفای تو یا مرتضی علی

قرآن بود به نطق و نمازت نیازمند

زیباست با نوای تو یا مرتضی علی

صحبت نمود حق، شب معراج با نبی

با لحن آشنای تو یا مرتضی علی

زهرا که افتخار خدا بر ملائک است

باشد فقط برای تو یا مرتضی علی

زینب که تکیه گاه حسین و حسن بود

گردیده مبتلای تو یا مرتضی علی

عمری به پای طلعت پروانه سوختی

شد کوچه کربلای تو یا مرتضی علی

مسجد نرو به حرمت گیسوی زینبت

چه دیده در لقای تو یا مرتضی علی

مسجد نرو، بیا و ببین جای فاطمه

بگرفته در، عبای تو یا مرتضی علی

یادت که هست پشت در افتاد تا شکست

سینه، فقط برای تو یا مرتضی علی

آن قدر بی هوا به پر و بال او زدند

شد آب پیش پای تو یا مرتضی علی

 محسن احسانی فر


موضوعات مرتبط: مدح حضرت امیر المومنین علی (ع) ، ولادت حضرت امیرالمومنین علی (ع) ، مرثیه حضرت امیر المومنین علی (ع)

تاريخ : پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ | 14:11 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قیامت
که زیر سایه ی این خیمه کرده ایم اقامت

شفیع گریه کنانش ائمه اند یکایک
به این دلیل که جمع است در حسین امامت

کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت

چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت

کسى که بار علم را به شانه اش نکشیده ست
بعید نیست بمیرد به زیر بار ملامت

کسى که در پى کار حسین نیست ، محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت

کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی ز شیعگی چه علامت

کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود می کند به روز قیامت

کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا
به نزد فاطمه ریزد ز دیده اشک ندامت

به روز حشر که جمله فقیر و کاسه به دستند
خدا به زائر تو می دهد مقام زعامت

غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت

چه نا به جاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت

پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قیامت خود را سند زده ست به نامت

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، ولادت امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ | 14:55 | نویسنده : (شوریده) |

یاحضرت علی اصغر(ع)

چِقَدَر نـيـزه بلند است نيفتي پسرم
چنگِ اين حرمله­ي پست نيفتي پسرم
با وجوديكه رويِ نـاقه و در زنجيرم
دلم از دور به تـو هست نيفتي پسرم
هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم
نـيـزه دارِ تو بود مست نيفتي پسرم
در سفر شانه به شانه شده اي با عباس(ع)
بـه تـو حالا نرسد دست نيفتي پسرم
كاش بـا روسريِ غـارتيِ من قَدري
روي ني دورِ تو مي بست نيفتي پسرم
بيشتر جايِ خودت را سرِ نِي محكم كن
سـفرِ شـام به پيش است نيفتي پسرم
نيزه خم مي شد اگر، با دلِ صد چاك علي(ع)
مي گرفتم ز سـر و صورتِ تـو خاك علي(ع)

علیرضا شریف


موضوعات مرتبط: مرثیه حضرت علی اصغر (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:32 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

حسین گرچه گناه مرا نگاه نکرد
منم کسی که به عمرش به جز گناه نکرد
به لطف شاه دوعالم،حسین،دلبستم
که شیخ گاه به من لطف کرد و گاه نکرد
هزار رنگ تنم کرده روزگار و خوشم
که جز حسین کسی بر تنم سیاه نکرد
هزار راه بلد بودم و مرا راهی
به غیر راه حسینیه روبه راه نکرد
هر آن که بر علم عشق، تکیه زد،هرگز
ز روزگار تقاضای تکیه گاه نکرد
میان دسته شنیدم که دختری گریان
به سینه می زد و غیر از خدا گواه نکرد:
که بین بزم عزا،بین مردم هیئت
فقط حسین به آرایشم نگاه نکرد

سعید پاشازاده


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، ولادت امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:28 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

شیعه را عمری ست دلخوش می کند، غم را ببین!

یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین

بارها شمس و قمر را دیده ای اما جدا

داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین

یک طرف عباس جولان می دهد یک سو حسین

چرخش تیغ دو دم را , مرگ در دم را ببین

پا زمین کوبید اصغر ای زمین کربلا !

سنگدل! نازک دلی چاه زمزم را ببین

مثل موجی ها جهان را ریختی بر هم فرات!

حال بنشین قدرت این اشک نم نم راببین

دوست دارم یک کبوتر باشم اما با دو بام

این حرم تا آن حرم… بدنیست، حالم را ببین!

محتشم یک آن فقط چشم دلش را باز کرد

باز کن، این شورش در خلق عالم را ببین

چشم دل وا کن میان روضه با یک یاحسین

پیش رویت بانویی با قامت خم را ببین

گریه کم کردم، گناه اما فراوان یاحسین!

با من از روی کرم رفتار کن، کم را ببین

آی کورش آی اسکندر سر از قبرت درآر

امپراطوری بین این دو پرچم را ببین!

سعید پاشازاده


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، ولادت امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:26 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

باز باران است، باران حسین بن علی
عاشقان جان شما، جان حسین بن علی

خواه بر بالای زین و خواه در میدان مین
جان اگر جان است قربان حسین بن علی

شمرها آغوش وا کردند، اما باک نیست
وعدۀ ما دور میدان حسین بن علی...

در همین عصر بلا پیچیده عطر کربلا
عطر باران، صوت قرآن حسین بن علی

پرچم بیداد را روزی به آتش می‌کشد
شعله‌های عشقِ سوزان حسین بن علی

قدسیان از سفره‌اش نان و نمک خوردند و ما
تا ابد هستیم بر خوان حسین بن علی

هر کجا عشق است نام او طنین‌انداز شد
در جهان برپاست طوفان حسین بن علی

هر کجای خاک من بوی شهادت می‌دهد
عشقم ایران است، ایران حسین بن علی

گفته بودی «مرد را دردی اگر باشد خوش است»
دردهای ما و درمان حسین بن علی

دست بالا کن ببین لبیک‌گویان آمدند
نوجوانان و جوانان حسین بن علی

دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی
دست‌های ما به دامان حسین بن علی

ناصر حامدی


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، ولادت امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:23 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

باز باران با ترانه
می خورد بر بام خانه
یادم آید کربلا را
دشت پر شور و نوا را
گردش یک روز غمگین      
گرم و خونین
لرزش طفلان نالان
زیر تیغ و نیزه ها را

باز باران با صدای گریه های کودکانه
از فراز گونه های زرد و عطشان
با گهرهای فراوان
می چکد از چشم طفلان پریشان
پشت نخلستان نشسته
رود پر پیچ و خمی در حسرت لب‌های ساقی
چشم در چشمان هم آرام و سنگین
می چکد آهسته از چشمان سقا
بر لب این رود پیچان       
باز باران

باز باران با ترانه
آید از چشمان مردی خسته جان
هیهات بر لب
از عطش در تاب و در تب
نرم نرمک می چکد این قطره ها روی لب 
شش ماهه طفلی    
رو به پایان
مرد محزون
دست پر خون می فشاند
از گلوی نازک شش ماهه
بر لب های خشک آسمان با چشم گریان                
باز باران

باز هم اینجا عطش
آتش شراره جسمها
افتاده بی سر پاره پاره
می چکد از گوشها باران خون و کودکان بی گوشواره
شعله در دامان و در پا می خلد خار مغیلان
وندرین تفتیده دشت و سینه ها برپاست طوفان
دستها آماده شلاق و سیلی
چهره ها از بارش شلاق‌ها گردیده نیلی
دراین صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله             
پر زناله
پای خسته
دلشکسته
روبرو بر نیزه ها خورشید تابان
می چکد از نوک سرخ نیزه ها
بر خاک سوزان          
باز باران باز باران      

قطره قطره می چکد از چوب محمل 
خاک‌های چادر زینب به آرامی شود گل
می رود این کاروان منزل به منزل
می شود از هر طرف این کاروان هم  سنگ باران
آری آری     
باز سنگ و باز باران
آری آری     
تا نگیرد شعله ها در دل زبانه
تا نگیرد دامن طفلان محزون را نشانه
تا نبیند کودکی لب تشنه اینجا اشک ساقی
بر فراز خیمه برگونه ها
بر مشک ساقی
کاش می بارید باران

علی اصغر کوهکن


موضوعات مرتبط: مرثیه امام حسین (ع) ، مرثیه امام سجاد (ع) ، مرثیه حضرت زینب (س) ، گودال قتلگاه ، اربعین حسینی

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:21 | نویسنده : (شوریده) |

یافاطمه الزهرا(س)

در لغت معنی شبح یعنی
سایه‌ای در خیال می‌آید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابر روی هلال می‌آید
سایه‌ای مانده بود از مادر

وقت برخاستن نشست، نشست
عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمی‌دهد که پر است
مو به مو قصه از پریشانی
شانه از دست مادرم افتاد

قصه آتش شد آن زمانی که
ریخت آوار شهر بر سر ما
همۀ شهر آمدند آن روز
طرف خانۀ محقر ما
هیزم آن‌قدر هم نیاز نبود

قاریان، عالمان، مسلمانان
سوختند آیه‌های کوثر را
با وضو آمدند مردم شهر
با وضو می‌زدند مادر را
کارشان قربة الی الله است!

مادر من خودش یدالله است
کارشان را پر از مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر
کار را یک غریبه یکسره کرد
نام آن مرد را نمی‌گویم

روز آخر امیدوارم کرد
روز آخر بلند شد از جا
شستشو کرد، گردگیری کرد
سخت مشغول کار شد اما...
چادر از صورتش کنار نرفت

تا بگیرد امانت خود را
دست پیغمبر آمد از دل خاک
پدر خاک آب شد از شرم
رد شد آن شب سکوتش از افلاک
همه دلواپس پدر بودیم

غسل از زیر پیرهن سخت است
غرق در خون شود کفن سخت است
جان خود را به خاک دادن، بعد
دست‌ها را به هم زدن سخت است
پدرم خویش را به خاک سپرد

سید حمیدرضابرقعی


موضوعات مرتبط: مرثیه حضرت زهرای اطهر (س)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:11 | نویسنده : (شوریده) |

یا صاحب الزمان(عج)

مولای ما نمونۀ دیگر نداشته‌ست
اعجاز خلقت است و برابر نداشته‌ست

وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم
این خانه بی‌دلیل ترک برنداشته‌ست

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه‌ای برای پیمبر نداشته‌ست

سوگند می‌خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته‌ست

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته‌ست

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژۀ بهتر نداشته‌ست

این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته‌ست

سید حمیدرضا برقعی


موضوعات مرتبط: اشعار ولادت امام زمان (عج) ، تاج گذاری امام زمان (عج) ، اشعار فراق امام زمان (عج)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 5:7 | نویسنده : (شوریده) |

یا امام صادق(ع)

مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی
که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی

جواب هر چه که باشد نوازش است مرا
خدا کند بنوازد مرا ولو به لنی

بساط حوزه کرم میکند ، چه ذوالکرمی
بساط روضه عطا میکند ، چه ذوالمننی

به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت
بله ؛غدیر جوان شد ز باده ی کهنی

ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث
چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی

به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز
مباش فکر حرم گر نواده ی حسنی

سیاه تر ز همه روزگار پروانه ست
اگر که شمع بسوزد میان انجمنی

نخست آنچه صدا میکند سر زانوست
اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی

ببین چه بر سر زن یا که مرد میاید
طناب را بکشی ، تازیانه هم بزنی

عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد
 پناه برد به یک آستین پیرهنی

چه سخت میگذرد مرد آبروداری
طی طریق کند با غلام بددهنی

اگر چه سوخته در ، جای شکر آن باقی ست
که میخ در نگرفته به گوشه بدنی

اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست
که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی

چه حرفها  نشنید و چه چیزها که ندید
شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی

غریب نیز از اینجا نمیرود عریان
برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مرثیه امام جعفر صادق (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 4:58 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

آن باده ای خوش است که نذر سبو شود
آن غصه ای خوش است که آهِ گلو شود

اصلاً به یک دو قطره نباید بسنده کرد
آن چشمه، چشمه است، که یک روز «جو» شود

وقتی دلم شکست، گرو می گذارمش
خوب است، آبروی جگر، «آبِ رو» شود

عشاق راه در به در ناله ی هم اند
مستانه ناله کن که دلی زیر و رو شود

آقایی کریم اجازه نمی دهد
تا این که دست ما به صف حشر رو شود

ما در حسینیه به خداوند می رسیم
ذکر "حسین" جلوه کند ذکر "هو" شود

روزی  اگر بناست که قربانی ام کنند
این کار بهتر است به ابروی او شود

باید که سجده کرد خدا، یا حسین را؟
فردا که با خدایِ خودش رو به رو شود

این گریه ی برای تو عین طهارت است
عابد چرا معطل آب وضو شود

هر کس که سر به زیر تو شد سر بلند شد
بی آبرو کنار تو با آبرو شود


علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، ولادت امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 4:55 | نویسنده : (شوریده) |

یا صاحب الزمان(عج)

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد

عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد

همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد

ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست
بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد

آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد

از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد

نکند منتظر مردن مایی آقا ؟!
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد

ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: اشعار ولادت امام زمان (عج) ، تاج گذاری امام زمان (عج) ، اشعار فراق امام زمان (عج)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 4:53 | نویسنده : (شوریده) |

یا امام رضا(ع)

بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد

آهِ در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد

جرأتش نیست كسی حرف جهنم بزند
گر پیِ كارِ گنهكار ز جا برخیزد

زائر آن است كه در كوی تو اُتراق كند
آن كه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟

تا به دستِ كرم تو به نوایی نرسد
از سرِ راه محال است گدا برخیزد

بر سر خاكم اگر آهوی تو گریه كند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد

حرمت زودتر از كعبه مرا حاجی كرد
حج ما آخر ذی القعده به پا برخیزد

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح امام رضا (ع) ، ولادت امام رضا (ع) ، مرثیه امام رضا (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 4:51 | نویسنده : (شوریده) |

یا امام رضا(ع)

هر که می آید به این در می شود پس محترم
یا شود مانند نوکر می شود پس محترم

هرکه زوّارت شود در چند جا یاری کنی
زایرت حتّی به محشر می شود پس محترم

ای رئوفِ آلِ غیرت، چون گدایی آمدم
هر کسِی شد عبدِ مضطر می‌شود پس محترم

سرشکسته،بینوا و دل پریشان ِ شما…
با نگاهت جورِ دیگر می شود پس محترم

مثلِ آن مردِ جذامی، در بغل گیری مرا؟
با تو!از ویرانه بدتر می‌شود پس محترم

پنجره فولادِ تو دارالشفایِ دردهاست
هر شفا گیرنده آخر می شود پس محترم

آهویِ صحرا پناهنده شده بر دستِ تو
هر پناهنده به این در می شود پس محترم

پاره ی قلبِ رسول اللهی و چون کوثری
هر که آرد نامِ مادر می شود پس محترم

ای بهشتِ عالمِ خاکی میانِ مشهدت
هر که شد اینجا معّطر می شود پس محترم

نامِ زیبایت علی و حضرت سلطان شدی
نوکرِ ابناء حیدر می شود پس محترم

 محسن راحت حق


موضوعات مرتبط: مدح امام رضا (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:38 | نویسنده : (شوریده) |

یا حضرت معصومه(س)

 

ای سایه ی بالا سرِ خواهر، برادر!

ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر!

خواهر همان احساس مادر بر برادر

دارم برایت می شوم مادر، برادر!

ای سوره چشمی بر منِ آیه بیانداز

یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز

یك بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز

بر خواهرانش سایه دارد هر برادر

چیزی به غیر از چشم تر دارم، ندارم

از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم

اصلاً نمی دانم پدر دارم،ندارم

دیدم كمالاتِ پدر را در برادر

از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟

با التماس من دعایی می فرستی؟

دارالشِفای من دوایی می فرستی؟

افتاده ام در گوشه ی بستر، برادر!

این جا مسیرِ كوچه ها خوب است خوب است

وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است

حالا كه احوالِ رضا خوب است خوب است

از بس فنا گردیده ام من در برادر

در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند

وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند

این معجری را كه سرم دارم نبردند

این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر!

ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند

جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند

هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند

افتاده روی تلِّ خاكستر برادر

نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت

نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت

نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت

پس ما دو تا قربانِ آن خواهر برادر

با نیزه ای تا شاه را از حال بردند

یك یك تماماً رو سوی اموال بردند

هر آن چه را كه بود در گودال بردند

تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر!

 

علی اكبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح حضرت فاطمه معصومه (س) ، مرثیه حضرت فاطمه معصومه (س)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:29 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

ای سر به زیرِ محضرِ تو سربلندها !
دار و ندارِ زندگی مستمندها !

ای آسمانِ خاکِ قدومت ستاره‌خیز !
هستند، زیر پای تو بالابلندها

باید کنار لشکر مویت سپر شکست
ای خاکسارِ تو سر قَدّاره‌بندها !

بارانِ خیر، می‌چکد از چترِ روضه‌ات
هستیم، در امانِ تو دور از گزندها

با نام تو دکانِ عسل باز کرده‌ایم
بخشیده‌ایم، قدری از آن را به قندها

با ریشه‌های پرچمِ تو عشق می‌کنیم
پس بیخیالِ عشق، به گیسوکمندها

گنبدطلا و پرچمِ سرخ و ضریح تو
دل برده‌اند، از همه مشکل‌پسندها

رضا قاسمی


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:25 | نویسنده : (شوریده) |

یاعلی(ع)

تو بی ابتدایی و بی انتها
شبیه پیمبر شبیه خدا
تو بالاترین نقطه ی باوری
معماترین نقطه ی زیر با
مقرب ترین جلوه ی لم یلد
و لم یولد آیه های خدا
تو آن سمت دروازه ی باوری
همانجا که می خوانمش ناکجا
مرا آن طرف ها اگر راه نیست
شما لااقل این طرف ها بیا
تو آن خواهش سبز سجاده ای
همان التماس شب انبیا
تویی مقصد اول و آخرم
مناجات شبهای غار ِ حرا
بیا با پرو بال کروبیان
بزن وصله این گیوه ی پاره را
بزن بیل خود بر سر این زمین
بزن تا که باشم درخت شما
من از آبِ چاهِ شما خورده ام
که حالا شدم تشنه ی کربلا
خدای کرم سایه ی ناشناس
در این کوچه های بدون صدا
چنان مخلصانه کرم میکنی
که حتی نمیماندت رَدِّ پا
تو یعنی همان شاه ِ شهر منا
که داری قدم میزنی با گدا
در این سینه ی شب کجا میروی؟
از این جاده ها ، دور از چشم ما
به سمت مناجات سجاده ات
اگر میروی التماس دعا
تو بارانترینی و ما خشکسال
رسیده ترینی و ما کالِ کال
تو مانند آبی ولی آب تر
تو مثل طلایی ولی ناب تر
اگر تو صعودی فرودیم ما
اگر تو نبودی نبودیم ما
تو نور ِ خودی ، آفتاب ِ خودی
مسلمان دین کتاب خودی
تو اسرار لبهای پیغمبری
قسمهای شبهای پیغمبری
تو سیبی تو میل شب جمعه ای
دعای کمیل شب جمعه ای
مسیحای مَسح ِ یتیمان تویی
محاسن سپید کریمان تویی
تو سیمرغی و کوه قاف خودی
تو ذی الحجه ی در طواف خودی
تو با مردمی مردمی نیستی
تو نان جویی گندمی نیستی
تو نوری و هر صبح خورشیدمی
تو اخلاص آیات توحیدمی
تو دیگر برای من عادت شدی
هزار و دو رکعت عبادت شدی
تو شصت و سه دفعه بهارم شدی
نهالت شدم باغدارم شدی
همیشه در ِ خانه ات باز بود
تنورت همیشه نمک ساز بود
تو بودی که شبها سحر داشتند
یتیمان کوفه پدر داشتند
پُر از نوری و آفتابی علی
سلام بدون جوابی علی
نگاهت شبی خواب راحت نکرد
و یک شب لبت استراحت نکرد
تو رفتی و حالا در این روزها
ورق میزنم خاطرات تورا
همان روزهایی که تنها شدی
شکسته ترین مرد دنیا شدی
همان روزهایی که یک مرد پست
غرور تورا با طنابی شکست
همان جا تو را خونجگر کرده اند
بتول تورا بی پسر کرده اند
همان جا دل ِ مهربانت شکست
همان روز چند استخوانت شکست
تو بالایی و در کف ِ پستها
زدند آفتاب تو را دستها

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح حضرت امیر المومنین علی (ع) ، ولادت حضرت امیرالمومنین علی (ع) ، مرثیه حضرت امیر المومنین علی (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:18 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

عاشق آن است که در پای تو همت دارد

همه گفتند که وصل تو ریاضت دارد

 

بی محلی نکن اینقدر خدا میداند

یک نفر از خم گیسوت شکایت دارد

 

هر کس آمد در این خانه بزرگش کردند

سر معشوق سلامت که محبت دارد

 

جرمم این است که عاشق شده ام عاشق تو

عاشق اصلا به شکسته شدن عادت دارد

 

نان ما نان حسینی است فدایت بشوم

پدر کارگرم بر تو ارادت دارد

 

هر کسی لایق نوکر شدن بزم تو نیست

نوکری کردن این قوم لیاقت دارد

 

نفست در نمی آید چه شد حلقومت

نیزه گر بین دهن باشد اذیت دارد

 

حامد جولا زاده


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع) ، شعر هلال محرم

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:13 | نویسنده : (شوریده) |

یا الله
دامنم آلوده شد گرچه ز دنيا دوستى
جان به قربانت كه بخشيدى مرا با دوستى

ناسپاسم، ناپسندم، نارفيقم، يا رفيق
از تو امّا من نديدم چيزى اِلّا دوستى

مى توانستى بسوزانى، نسوزاندى مرا
اى فداى مهربانى ات كه حقّا دوستى

در جوابت يا لجاجت كرده ام يا سركشى
در جوابم يا محبّت مى كنى يا دوستى

يا زمين گيرند مردم يا زمينم مى زنند
تو بلندم ميكنى، يارب تو ما را دوستى

واقعاً ناراحت از قهر و عِتابت نيستم
ميشود محكمتر اصلاً بعدِ دعوا، دوستى

رو به قبله سجده آوردم، نجف لبّيك گفت
حق پرستى بس خلاصه شد به مولا دوستى

وصف مجنون بودن من را بپرس از فاطمه
در ميان قوم مشهورم به ليلا دوستى

دوستانت گر شهيدان حريم زينب اند
فاصله داريم ما بيچاره ها تا دوستى

از گناهت كم نكردى، كربلايت دير شد
اى دلى كه ادّعا دارى كه آقا دوستى

ميشود فهميد از بابُ الحسينِ محشرت
بيشتر از ديگران با سينه زنها دوستى

از بُنَىَّ گفتن زهرا دلِ گودال ريخت
تا قيامت تر شده هر چشمِ زهرا دوستى


محمد جواد پرچمی


موضوعات مرتبط: مناجات

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:8 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

اگر عاشق نشدم خشک و ترم را بشکن
پس گرفتم جگرم را کمرم را بشکن

اگر از چشمه یِ این خانه نخوردم آبی
بعد از آن سبز شدم برگ و برم را بشکن

اگر از کوچه یِ معشوق عبورم دادند
من اگرکه نشِکستم تو سرم را بشکن

چند وقتیست که در پیش ِ تو سرسنگینم
با دوتا قطره غرور ِ جگرم را بشکن

آنقدر گریه نکردم دلِ من قفل شده
یک شب جمعه بیا قفل ِ حرم را بشکن

دستِ من آبرویم را به در ِ خلق ِ تو بُرد
به تلافیش تو دست دگرم را بشکن

تو که تا پشتِ در ِ قلعه یِ من آمده ای
لطف کن دست بینداز درم را بشکن

نامه دادم به تو دیروز جوابش نرسید
آه کمتر دلِ این نامه برم را بشکن

من نشان میدَهَمَت بیشتر از آینه ات
تو فقط سنگ بزن بیشترم را بشکن

پای بیرون بنه پیشانی ِ من سجده کُنَد
بعد از آن مُهر ِ نماز سحرم را بشکن

اگر از بام تو پرواز کنم میمیرم
پس بیا زود بزن بال و پرم را بشکن

ماه هم بعدِ اباالفضل ندارد لطفی
پس شبِ چهاردهم هم قمرم را بشکن

این چه ماهی است که در هر گذری سوخت و ساخت
رویِ نی بند نشد گردنِ اسبش انداخت...

 

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، ولادت امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ | 2:3 | نویسنده : (شوریده) |

یا فاطمه معصومه(س)

ای سایه ی بالا سرِ خواهر، برادر!

ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر!

خواهر همان احساس مادر بر برادر

دارم برایت می شوم مادر، برادر!

 

ای سوره چشمی بر منِ آیه بیانداز

یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز

یك بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز

بر خواهرانش سایه دارد هر برادر

 

چیزی به غیر از چشم تر دارم، ندارم

از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم

اصلاً نمی دانم پدر دارم-ندارم

دیدم كمالاتِ پدر را در برادر

 

از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟

با التماس من دعایی می فرستی؟

دارالشِفای من دوایی می فرستی؟

افتاده ام در گوشه ی بستر، برادر!

 

این جا مسیرِ كوچه ها خوب است خوب است

وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است

حالا كه احوالِ رضا خوب است خوب است

از بس فنا گردیده ام من در برادر

 

در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند

وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند

این معجری را كه سرم دارم نبردند

این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر!

 

ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند

جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند

هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند

افتاده روی تلِّ خاكستر برادر

 

نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت

نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت

نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت

پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر

 

با نیزه ای تا شاه را از حال بردند

یك یك تماماً رو سوی اموال بردند

هر آن چه را كه بود در گودال بردند

تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر!

علی اكبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح حضرت فاطمه معصومه (س) ، ولادت حضرت فاطمه معصومه (س) ، مرثیه حضرت فاطمه معصومه (س)

تاريخ : پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۸ | 17:55 | نویسنده : (شوریده) |

یارقیه(س)

دیدن گریه ی او داد زدن هم دارد

سَر که باشد بغلش حالِ سخن هم دارد

 

زحمت شانه نکش عمه برایش دیر است

گیسوی سوخته کوتاه شدن هم دارد

 

کاش عادت به روی شانه نمی کرد سه سال

بندِ زنجیر شدن دردِ بدن هم دارد

 

ناخُنِ پیر زنی بر رُخ او جا انداخت

کاش می گفت کسی بچه زدن هم دارد؟

 

ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است

تازه انگشترِ او سنگِ یمن هم دارد

 

زخمهای سَر و رویِ پدرش را که شمُرد

گفت با عمه چرا زخمِ دهن هم دارد؟

 

حرمله چشم چران است بدم می آید

مثل زجر است ببین دست بزن هم دارد

 

چادرِ پاره ی او را به روی دست گرفت

عمه اش گفت به غَساله: کفن هم دارد

 

حسن لطفی


موضوعات مرتبط: مرثیه حضرت رقیه بنت الحسین (س)

تاريخ : چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۸ | 17:9 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

بهترین فیض را به من دادند

به سوالم جواب لن دادند

عاشقان وصال تو اول

به مکافاتِ عشق تن دادند 

روز، تحصیل ساختن کردم

شب که شد درس سوختن دادند 

هجر تلخ است ، از همین تلخی ست

خواب شیرین به کوهکن دادند 

یوسف من ! به دست این یعقوب

جاى پیراهنت کفن دادند 

عاشقان وقت خمسِ دل دادن

پنج پنجم به پنج تن دادند

ما که آواره ایم و دربدریم

اشتباها به ما وطن دادند 

ما مرتب اگر چه در نزدیم

این کریمان مرتباً دادند 

به همه زر ولى به من کشکول

از همه بیشتر به من دادند 

کربلاى حسین رفتن را

از سر سفره ی حسن دادند

بچه ها راحتند با عمه

کار را دست شیرزن دادند 

چادر پاره را به نیزه زدند

نیزه اى هم به پیرهن دادند 

کربلا می برد مرا؟دیدم

به سوالم جواب لن دادند

علی اکبر لطیفیان


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع)

تاريخ : یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ | 3:33 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

ناز معشوق مرا هرکه اگر کم بکشد
میکشم ناز مگر ناز مرا هم بکشد

انچه سگ مى کشد از سنگ ملامت به گذر
مطمئنم نتواند بنى ادم بکشد

آن قدر ریخته ام باده به سنگ لحدم
که تعجب نکنم گر کفنم نم بکشد

از مقامات سیاهى عبایش با من
چیزکى گفت و بعید است سوادم بکشد

سر بازار خرید و سپس ازادم کرد
شاه نگذاشت دگر کار به درهم بکشد

او کشیده ست مرا پاى ضریحش, چون باد
که خسى را وسط معرکه نم نم بکشد

بوى سیب از کفنم مى شنود معصیتم
پاى من را نتواند به جهنم بکشد

کار این بنده خود را رمضان یکسره کن
که بعید است دگر تا به محرم بکشد

پیمان طالبى


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع)

تاريخ : یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ | 3:23 | نویسنده : (شوریده) |

یارقیه(س)

یه گوشه خواب بودم خیلی آروم
ولی پیچید تو گوشم صداشون
نمی‌بردن اگه گوشواره‌هامو
خودم می‌بخشیدم به دختراشون

گذشت و گم شدم توی بیابون
آخه از قافله جا مونده بودم
یکی اومد برم‌گردوند بابا
ولی کاشکی همونجا مونده بودم

بد اخلاقن چقد مردای شامی
به جای قلب سنگه تو دلاشون
با این دستای سنگینی که دارن
دلم می‌سوزه واسه بچه هاشون

یه جوری زد چشام تاره هنوزم
یه جوری زد قدم از درد خم موند
جای دستش یه کم بهتر شد اما
جای انگشترش رو صورتم موند

تو روی نیزه و من روی ناقه
تو چشمات باز و من دستام بسته
چقد شکل همیم بابا نگا کن
منم مثل تو دندونام شکسته

النگوهامو تو بازار فروختن
دیگه فرقی به حال من نداره
ولی ای کاش اینجوری نمونن
آخه مال یتیم خوردن نداره....

 حامد تجری


موضوعات مرتبط: مرثیه حضرت رقیه بنت الحسین (س)

تاريخ : یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ | 3:20 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
چون بار عشق را به سر شانه می بریم
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
پس می شود به عشق تو از هر چه بگذریم
فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی
در پای سفره ات همه با هم برابریم
گریه زبان مادری نوکران توست
احساس می کنم همه با هم برادریم
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»*
مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق
بگذار با حسین بگویند کافریم
علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک
یک روز روضه خوان تو یک روز منبریم
با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که
ما داغدار حنجر در زیر خنجریم

سعید پاشازاده
 

سعدی*


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع) ، مرثیه امام حسین (ع)

تاريخ : یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ | 3:0 | نویسنده : (شوریده) |

یاحسین(ع)

الا يا ايها الاول امام سوم دنيا
قلم در دست ميگويم كه بسم الله مجراها

الا يا ايها الباطن الا يا ايها الظاهر
الا يا عالم الغيب و الا يا ايها الحاضر

الا يا ايها الباقي بگو آب حياتم كو
ز گريه ديده ام درياست كشتي نجاتم كو؟

الا يا ايها المصباح در اعماق تاريكي
دلم قرص است ميدانم كه تو بسيار نزديكي

الا يا ايها المحبوب اي شيرين ترين شورم
نميخوانم كسي را جز تو از گهواره تا گورم

الا يا ايها ليلي جنونم را تماشا كن
مرا از عاشقانت بيشتر در عشق رسوا كن

الا يا ايها السيد به اين عامي نگاهي كن
بيا و قبل جان دادن به ناكامي نگاهي كن

الا يا ايها المولا غلامي حلقه در گوشم
كه فرداي قيامت هم علم دارم سر دوشم

الا يا ايهاالارباب درياب اين رعيت را
كه بي تو هيچ اميدي نيست فرداي قيامت را

الا يا ايها الموتور اي دردانه زهرا
نبرده هيچ كس جزتو مرا در خانه زهرا

الا يا ايهالمعشوق از غم سينه چاكم كن
بزن اتش به جان من بسوزانم هلاكم كن

الا يا ايها الصابر به تو عمريست منصوبم
سياهي محرم را خودم هر سال ميكوبم

الا يا ايها الخامس تو خمس پنج تن هستي
زكات چشم عاشق ها ،تو اشك چشم من هستي

الا يا ايها المظلوم واي از دست ظالم ها
تو را كشتند جاهل ها ولي با حكم عالم ها

الا يا ايها العطشان كه خونت از جبين ميريخت
شنيدم پيش چشمت آب را دشمن زمين ميريخت

الا يا ايها العريان كه سرنيزه تنت را برد
شنيدم گرگي از راه آمد وپيراهنت را برد

الا يا ايهاالساقي بگو يارم نمي ايد
دگر اهل حرم ميرو علمدارم نميايد

سعید پاشازاده


موضوعات مرتبط: مدح امام حسین (ع)

تاريخ : یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ | 2:57 | نویسنده : (شوریده) |

یازهرا(ع)

در خاطره ماندگار بودن

همشیره ی ذوالفقار بودن

حوریه و خانه دار بودن

اینقدر بزرگوار بودن

 

کار چه کسی است غیر زهرا

ماییم و دعای خیر زهرا

 

شأن تو کجا و بال ادراک

افتاده به زیر پات افلاک

منظور خدا حدیث لولاک

ای خواستگارت پدرخاک

 

مهریه ی هر که آب باشد

همدوش ابوتراب باشد

 

ای روح برابر پیمبر

ای سوره ی کوثر پیمبر

ای حیدر دیگر پیمبر

ای آمنه مادر پیمبر

 

ای سیب  بهشت را نتیجه

سرمایه ی حضرت خدیجه

 

هر شـبنمی از سپیده گفتن

یک عمر تو را قصـیده گفتن

ایمان به تو را عقیده گفتن

از شنیده  و ندیده گفتن

 

باید خودت از خودت بگویی

از روز تولدت بگویی

 

خانه ی تو قبله گاه مردم

دستاس تو هم نخورده گندم

ای تعصب امام هشتم

ما زائرتان شدیم در قم

 

در قلب علی مزار داری

ای صاحب موت اختیاری

 

صابر خراسانی


موضوعات مرتبط: مدح حضرت زهرای اطهر (س)

تاريخ : یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ | 2:48 | نویسنده : (شوریده) |
.: Weblog Themes By Bia2skin :.