ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
قطار میرود به سوی مقصدی که ناکجاست
قطار میرود ... همان که حامل من و شماست
اگر همه مسیرهای شهر راه آهنی است
قطار را ببر به سمت جاده ای که از طلاست
بلیط ها اگر چه کنترل نمیشوند ظاهرا
در ایستگاه آخرین چه گیت ها که پا بجاست
به انحراف رفته ایم ای مسافران زندگی
خطا ز تک تک من و شما ... خطا ز ماست
به سیل سنگ ریزه ها هجوم گر نمیبری
بدان حساب کوپه، کوپه های این ترن جداست
همیشه ریز علی به داد ریل ها نمیرسد
خطر دوباره نقش اصلی تمام قصه هاست
در این سفر حساب هر که پاک ... منتظر تر است
بلی ... زمان ایستادن قطار با خداست
هالبر اشتاد 4 اردیبهشت
همیشه ریز علی به داد ریل ها نمیرسد
خطر دوباره نقش اصلی تمام قصه هاست
این بیت و دوست داشتم...
سلام بر شما زحمت کش عرصه ی ادب و هنر
خدای را شکر که باز از محضرتان می آموزیم و لذت می بریم.
با دو زلال به روز و منتظر نظرات زلالتان هستیم.
http://www.sherezolal101.blogfa.com