ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خوانده ام نام شما را بارها
شد دهان خوشبو از این تکرارها
ها کنم یا آه، نی، هو میکشم
رفت از آئینه ام زنگارها
نار می افشانم از صهبای چشم
نور میریزم به پای یارها
دق زدن۱ هایم به ابواب شماست
سینه شد گنجینه اسرارها
شهد شیرین وصالم گشت، مرگ ۲
چونکه با شه میکنم دیدار ها
گفته اند این را و می گوییم باز
هست کیشم مهر بر دلدارها۳
۱- دق زدن : گدایی کردن
2- حدیث فمن یمت یرنی
3 - همی گویم و گفته ام بارها بود کیش من مهر دلدارها
هست کیشم مهر بر دلدارها
چه فاااااااااااااااااایده داشت آخه
زبان این شعر با اینکه امروزی نبود اما تو این شعر جواب داده بود، دو بیت اول رو دوس داشتم...