ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
و سایه غم نان بر اجاق می افتد
همینکه حادثه ای اتفاق می افتد ...
رئیس شرکت و یک مرد ... حرف تعدیل و ...
زنی که از نفس و ... اشتیاق می افتد
برای رفع چنین مشکلی گمان میکرد
میان خیر و شَرِ او فراق می افتد
اگر که فقر بروی کسی دری وا کرد
فساد پشت سرش در اتاق می افتد
یکی در این سر بام از گرسنگی افتاد
یکی در آن طرف از طمطراق می افتد
...
به گله ای که شغالان رفیق چوپانند
یقین بدان که سگ از واق واق می افتد
اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین
و سایه غم نان بر اجاق می افتد
همینکه حادثه ای اتفاق می افتد .
خیلییییییییییییییی خوب بود
به نام خدا
خداوند شاه و گدا
عزیزی که جان مرا خلق کرد
تـوکّل دریـن ابتـدا
بدان مقتدا
با سلام و احترام و سپاس بیکران خدای ناظر را که برایمان عمری عطا فرمود تا از کلام و احساس روانتان بیاموزیم و مستفیض حالتان گردیم.
با زلالهایی نوشیدنی از شاعرانی زلالدل بروز و منتظر نظرات و انتقادات شما عزیز و گرامی هستیم.
برایمان بنویسید که آیا آینده ی قالب گسترده ی زلال را چگونه می بینید؟!
آیا امکانش هست که در آینده ای دور و نزدیک شاهد هنر نمائی شخصیّت هایی از نسل جدید در این ژانر گسترده باشیم؟!
برایمان بنویسید که آیا مشخصّه ی اصلی این سبک، ساده و شفاف گویی و رساندن پیام بصورت رک و پوست کنده می باشد؟( ولو مزیّن به آرایه های ادبی ).
http://sherezolal101.blogfa.com/
سلام بزرگوار
شاعری هستم از دیار کویر
زاهدان
نسیم نگاهتان را چشم در راهم
علی علی...