ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یک جمله زیبا از شاعر توانمند جناب آقای کرمی باعث سرایش این شعر شد:
پیغمبرِ درونِ من امشب قیام کرد
وقتی که حجتش به من و من تمام کرد ...
من را سوار کشتی خود کرد و بعد از آن
امواج وحشی دل من را که رام کرد ...
رفت و تبر به دوش گرفت شکست و بعد
بر کشتن شریک دلم اهتمام کرد
آنگه شکافت نیل وجود مرا به عشق
شمشیر کین و نفرت و غم در نیام کرد
صد مرده زنده کرد به یک دم ولی چه سود
با ناز و عشوه ای همه را قتل عام کرد
در جایی از دلم که خُم اش او نهاد، نام
ختم کلام کرده و نعمت تمام کرد
سر بسته گفت نکته که نیت کن و بدان ...
حاجت رواست هرکه در این مه صیام کرد
دم شما گرم
بسیار زیبا سرودی استاد
البته بعضی جاهاش انگاری سکته داشت، شایدم من درست نخوندم.
حاجی ماه رمضونی اگه مسیرتون به دیار ما افتاد خوشحال میشیم تشریف بیارین منزل ما.
حاجت رواست هرکه در این مه صیام کرد
عالی بووووووووود. دعا یادتون ره ها ...